1002، بناهای بینالمللی هوالن، شماره 1، خیابان گویان، سیامن، فوجیان، چین +86-592-5622236 [email protected] +8613328323529
در هنگام انجام عملیات برش، داشتن سیستم مناسب آنکویلر بسیار مهم است و به روند کاری بیشتر کمک میکند. این سیستمها در واقع تعیین میکنند که یک خط برش سیم پیچ چقدر به خوبی کار کند. هنگام انتخاب بین آنکویلرهای مختلف، تولیدکنندگان باید به نیازهای واقعی خود در تولید فکر کنند. مدلهای ثابت برای برخی از سیستمها مناسب است، در حالی که مدلهای موتوردار انعطافپذیری بیشتری برای دیگران فراهم میکنند. نکات مهمی که باید در نظر گرفت عبارتند از: اطمینان از اینکه دستگاه میتواند بارهای سنگین را تحمل کند، اینکه با سیم پیچهایی با اندازههای مختلف سازگار باشد و اینکه آیا استفاده از کمک هیدرولیکی برای غلتکهای بزرگتر منطقی است. بررسی روندهای فعلی در صنعت نشان میدهد که شرکتهای بیشتری اخیراً به سمت گزینههای خودکار حرکت کردهاند. برخی از گزارشهای موجود در این زمینه نشان میدهند که این سیستمهای خودکار ممکن است ظرفیت تولید را تا حدود 30 درصد افزایش دهند. برای کارخانههایی که به دنبال افزایش بهرهوری بدون هدر دادن زمان و مواد هستند، استفاده هوشمندانه از آنکویلرهایی که به خوبی در فرآیند برش یکپارچه شوند، در بلندمدت سود بیشتری را به همراه خواهد داشت.
سربرابر مناسب، تفاوت ایجاد میکند که بتوان برشهای دقیقی را در خطوط برش دایرهای ایجاد کرد. چندین نوع از سربرابرها موجود است که هر کدام برای مواد خاصی با توجه به ضخامت آنها طراحی شدهاند. مدلهای چندتیغی واقعاً برجسته هستند، چون میتوانند مواد را با سرعت بسیار بالا ببرند و بهطور قابل توجهی زمان تولید را کاهش دهند. برخی مطالعات نشان میدهند که انتخاب تنظیم نادرست سربرابر میتواند منجر به افزایش ۱۵ درصدی ضایعات شود، بنابراین انتخاب مناسب برای سودآوری بسیار مهم است. هنگام بررسی سربرابرها، به نوع تیغهایی که دارند و همچنین شکل آنها دقت کنید. این جزئیات بهصورت مستقیم بر کیفیت برش و عملکرد کل سیستم در طول فرآیند تولید تأثیر میگذارند. داشتن برشهای خوب فقط یک موضوع زیبایی نیست، بلکه باعث صرفهجویی در هزینهها از طریق استفاده بهتر از مواد خام میشود و به تولیدکنندگان کمک میکند روزانه از تجهیزات برش خود حداکثر استفاده را داشته باشند.
رولکنندهها نقش کلیدی در خطوط برش رول را ایفا میکنند، بهطوریکه مطمئن میشوند نوارهای برش داده شده بهاندازه کافی محکم پیچیده شوند تا در مراحل بعدی دچار تغییر شکل نشوند. امروزه دو نوع اصلی از این دستگاهها وجود دارد: مدلهای هیدرولیک و پنوماتیک، که هر کدام نقاط قوت خاص خود را در کنترل تنش و حفظ یکنواختی پیچش در طول فرآیند تولید دارند. انتخاب رولکننده مناسب بسیار مهم است، زیرا در غیر این صورت با مشکلاتی مانند همپوشانی رولها یا لغزش در هنگام فرآوری مواجه خواهیم شد. بهروزرسانیهای اخیر در زمینه تکنولوژی منجر به ایجاد سیستمهایی با قابلیت تنظیم خودکار تنش شدهاند که بهطور قابل توجهی استحکام کلی رولها را افزایش میدهند. برای تولیدکنندگانی که در خطوط برش پیچیدهای فعالیت میکنند و حفظ تنش یکنواخت روی مواد در پیشگیری از عیوب بسیار حیاتی است، این سیستمهای جدید تفاوت بسیاری در تولید محصولات نهایی با کیفیت بالا و مطابق با مشخصات ایجاد میکنند.
کنترل خوب تنش، تفاوت اساسی را در حفظ ثبات تنش مواد در طول عملیات برش ایجاد میکند. در صورت عدم کنترل مناسب، با عیوبی در محصولات نهایی مواجه خواهیم شد که هیچکس نمیخواهد آنها را در خط تولید ببیند. سیستمهای اتوماتیک مدرن به اپراتورها این امکان را میدهند تا در صورت نیاز، تنظیمات لحظهای انجام دهند، خطاها را کاهش دهند و نیاز به نظارت دستی مداوم را برطرف کنند. هنگام انتخاب تجهیزات کنترل تنش، سازندگان باید به ویژگیهای مشخصه سیمپیچ مانند ترکیب مواد و ضخامت آن توجه ویژه کنند. بیشتر تکنسینهای با تجربه به هر کسی که گوش میدهد، توصیه میکنند که سرمایهگذاری در فناوری پیشرفته کنترل تنش، بازدهی بسیار بالایی از نظر بهبود کیفیت محصول و افزایش سرعت پردازش دارد. شرکتهایی که خطوط برش سیمپیچ خود را بهروزرسانی میکنند، متوجه شدهاند که پیادهسازی این راهکارهای اتوماتیک، عملیات آنها را با انتظارات امروزی تولید هماهنگ کرده و بهرهوری کلی کارخانه را افزایش میدهد.
انتخاب بین برش چرخشی و برش با تیغهی ریشتراشی کارایی برش دهی را بهطور کامل متفاوت میکند و نتایج حاصله را تعیین میکند. روش برش چرخشی میتواند با سرعتی بسیار بالا، گاهی تا حدود 800 فوت در دقیقه، برش انجام دهد که همین امر باعث محبوبیت آن در کارخانههایی میشود که نیاز به تولید سریع حجم زیادی از محصولات دارند. نکتهی قابل توجه در مورد این روش، دقت بسیار بالا و یکنواختی برشها حتی در ضخامتهای مختلف ورقها است. اما برش با تیغههای ریشتراشی داستانی متفاوت دارد. این تیغهها لبههای بسیار تمیزتری تولید میکنند که در مورد مواد ظریفی که ممکن است به راحتی پاره شوند، اهمیت زیادی دارد. خواص ماده نیز نقش دارد. فلزات ضخیمتر اغلب به روشهای خاصی واکنش بهتری نشان میدهند، در حالی که ورقهای نازکتر به روشهای ملایمتری نیاز دارند. بررسی دادههای واقعی از کارخانهها، تفاوتهای بزرگی در عملکرد این دو روش نشان میدهد، بنابراین مدیران کارخانه باید بهخوبی به این فکر کنند که خط تولید آنها دقیقاً به چه چیزی نیاز دارد قبل از اینکه تصمیم نهایی را بگیرند.
سیستمهای تراز کردن با راهنمایی لیزری واقعاً بازی را از نظر تنظیم صحیح خطوط برش المانه تغییر میدهند. این سیستمها باعث کاهش اشتباهات نصب میشوند چون تمام قطعات برش را دقیقاً در جایی که باید باشند قرار میدهند. بر اساس مطالعات اخیر در زمینه تولید، کارخانههایی که به این فناوری تغییر مسیر دادند، حدود 25 درصد افزایش در سرعت آغاز به کار بهینه عملیات داشتند. در نهایت، کاهش ضایعات مصالح به معنای صرفهجویی قابل توجه در هزینهها در طول زمان است. با این حال، انتقال به فناوری لیزری باید با دقت و برنامهریزی انجام شود. تطبیق صحیح این فناوری با تجهیزات موجود در کارخانه نیازمند برنامهریزی دقیق از قبل است تا بتوان اطمینان حاصل کرد که همه چیز با هم کار میکند و تمام مزایای مورد انتظار را فراهم میکند و باعث ایجاد مشکلات در آینده نمیشود.
افزودن کالیبراسیون خودکار ضخامت به عملیات برش دهی کویل به طور قابل توجهی میزان قابلیت اطمینان کل فرآیند را افزایش میدهد. سیستم به طور مداوم موقعیت تیغهها را نظارت میکند و تغییرات لازم را به صورت خودکار اعمال میکند، که این امر به کنترل تغییرات پیچیده ضخامت مواد کمک میکند که همواره در طول راهاندازیهای تولید پیش میآید. دادههای صنعتی نشان میدهند که با به کارگیری این سیستمهای خودکار، خطاهای کالیبراسیون حدود ۴۰٪ کاهش مییابند، که این امر باعث عملکرد بهتر سیستم در راستای استانداردهای تعیین شده میشود. صرف زمان کمتر برای رفع دستی مشکلات به معنای بهرهوری کلی بالاتر و همچنین تولید محصولاتی با کیفیت یکنواخت و مداوم است. با این حال، هنگام بررسی فناوریهای مختلف کالیبراسیون، تولیدکنندگان باید راهحلی را انتخاب کنند که بهترین عملکرد را با تنظیمات خاص خودشان داشته باشد، چرا که تمام راهحلها لزوماً با هر کاربردی به خوبی سازگار نیستند.
در برش دایرهای، دقت در لبهها بسیار مهم است، به خصوص اگر بخواهیم نتیجهای تمیز و با کیفیت داشته باشیم که محصول را متمایز کند. روشهای مورد استفاده از سوی تولیدکنندگان بسته به نوع مادهای که با آن کار میکنند و اینکه چه قدر صاف یا زبر باید ظاهر نهایی باشد، تفاوتهای قابل توجهی دارد. به عنوان مثال، برخی شرکتها ممکن است از روش سنبادهزنی استفاده کنند، در حالی که دیگران ترجیح میدهند از تکنیکهای پولید کردن بهره ببرند. بر اساس گزارشهای اخیر از سوی صنعت، توجه به شرایط لبهها در واقع هزینههای اضافی پس از تولید را کاهش میدهد، چون از همان ابتدا همه چیز بهتر کار میکند. بیشتر کارخانهها امروزه در حال بررسی گزینههای مختلف هستند تا بفهمند کدام یک دقیقاً برای نیازهایشان مناسب است. صرف کردن زمان برای آزمایش این روشها در بلندمدت سود بسیاری دارد، چون به انتخاب روشهای مناسب برای هر کار خاص کمک میکند. و باید بپذیریم که هیچ کس نمیخواهد در شرایطی که پول در میان است، نتیجهای متوسط بگیرد، بنابراین کمی هزینه بیشتر در ابتدا کاملاً منطقی است تا هم استانداردهای کیفیت حفظ شود و هم محدودیتهای بودجه رعایت گردد.
معرفی اتوماسیون برش سریع، تفاوت بزرگی در کارخانههای پردازش فلزات ایجاد میکند که با سرعت و دقت بیشتری کارها را انجام دهند. این سیستمهای مدرن، فناوریهای هوشمندی مانند بازوی رباتیک و حسگرهای مختلف را به کار میگیرند که زمان لازم برای انجام وظایف را به طور قابل توجهی کاهش میدهند. همچنین، این سیستمها باعث صرفهجویی در هزینههای کارگری شده و قطعات را با نرخهای بسیار بالاتری نسبت به گذشته تولید میکنند. برخی از شرکتها که به این نوع اتوماسیون منتقل شدهاند، شاهد افزایش ۵۰ درصدی بهرهوری خود نسبت به روشهای دستی قبلی خود در چند سال گذشته بودهاند. اما قبل از اینکه به طور کامل وارد این سیستم شوید، چند نکته مهم وجود دارد که باید در نظر گرفته شود. دستگاههای جدید باید با تجهیزات موجود در کارخانه سازگار باشند. کارکنان نیاز به دورههای آموزشی مناسب دارند تا نحوه کارکرد صحیح همه چیز را یاد بگیرند. همچنین نباید فراموش کرد که این سیستمهای پیچیده در صورت بیتوجهی، ممکن است با گذشت زمان دچار مشکل شوند، پس باید بازرسیهای منظم انجام شود.
در حین فرآوری، بهرهبرداری بیشتر از مواد به کاهش ضایعات و صرفهجویی در هزینهها در سراسر صنعت فلز کمک میکند. شرکتها با استفاده از طرحهای برش بهتر و روشهای هوشمندانهتر برای استفاده مجدد از مواد دورریز، موفقیتهایی را به دست آوردهاند. با توجه به اینکه چه اتفاقاتی در صنعت در حال حاضر در حال رخ دادن است، تولیدکنندگانی که اینگونه بهبودها را اجرا میکنند معمولاً حدود ۲۰٪ کاهش در مواد ضایعاتی را شاهد هستند. مهمترین عامل در حداکثر کردن بازده، کنترل مناسب از خود عملیات برش عرضی (Slitting) باقی مانده است. وقتی این مرحله به درستی انجام شود، تعیین میکند که چگونه مواد اولیه به محصولات نهایی تبدیل شوند و مقدار زیادی از پسماند در مناطق انبارداری تجمع نکند.
سیستمهای ابزار تغییر سریع نقش مهمی در کاهش زمان توقف و همچنین افزایش روانی فرآیند تولید در عملیات پردازش فلزات ایفا میکنند. این سیستمها به کارگران امکان میدهند تا به سرعت ابزارها را عوض کنند، بنابراین وقتی یک بخش از فرآیند به پایان میرسد، بخش دیگری میتواند بلافاصله و بدون اتلاف وقت شروع شود. شرکتهایی که در زمینه راهاندازی بهتر ابزار سرمایهگذاری میکنند، اغلب شاهد افزایش قابل توجهی در انعطافپذیری خطوط تولید خود هستند. به عنوان مثال، آنها میتوانند بدون ایجاد اختلال در فرآیند، با تغییرات ناگهانی در سلیقه مشتریان کنار بیایند. بر اساس برخی دادههای صنعتی، شرکتهایی که از این سیستمهای تغییر سریع استفاده میکنند، حدود 30 درصد افزایش در زمان واقعی تولید (در مقایسه با زمان تلف شده بین وظایف) گزارش دادهاند. نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است: وقتی کارکنان کارخانه آموزش مناسبی در مورد نحوه کارکرد این سیستمها دریافت میکنند، قادر خواهند بود از تمام صرفهجوییهای زمانی حاصل از تغییرات تجهیزات به طور کامل استفاده کنند که به طور طبیعی منجر به افزایش بهرهوری در تمام بخشها میشود.
هنگامی که شرکتها عملیات بهینهسازی مصرف انرژی را اجرا میکنند، هزینهها را کاهش میدهند و در عین حال به آن دسته از اهداف پایداری که امروزه به یک استاندارد رایج در صنایع مختلف تبدیل شدهاند، دست مییابند. بررسی دقیق میزان مصرف انرژی در فرآیندهای مختلف میتواند نقاطی را که امکان بهبود در آنها وجود دارد، مشخص کند. بسیاری از کسبوکارها گزارش دادهاند که پس از اعمال این تغییرات، حدود 25 درصد از هزینههای انرژی خود را کاهش دادهاند، هرچند نتایج واقعی به میزان مصرف اولیه آنها بستگی دارد. تعویض تجهیزات قدیمی با گزینههای بهینهسازی شده از نظر مصرف انرژی تنها برای حفظ محیط زیست مفید نیست. هزینه اولیه با گذشت زمان از طریق کاهش صورتهای بهرهبرداری جبران میشود، که به معنی عملکرد بهتر درآمد خالص بدون تضعیف مسئولیتهای محیطی است.
فولادسازی در بخش خودرو باید استانداردهای بالایی را برآورده کند، چون قوانین و مقررات ایمنی زیادی وجود دارد. تولیدکنندگان خودرو مجبور شدهاند فناوریهای خود را برای کار با انواع مختلف فولاد تنظیم کنند، در حالی که همچنان باید تعادل مناسبی بین استحکام و سبکی را حفظ کنند. به آنچه امروزه اتفاق میافتد نگاه کنید - اکثر قطعات خودرویی برای تاییدیه، نیازمند فولادهایی با استحکام کششی بالای 600 مگاپاسکال هستند. این بهبودها اهمیت زیادی دارند، چون به تولیدکنندگان اجازه میدهند خودروهایی بسازند که بدون اینکه مصرف سوخت زیادی داشته باشند، ایمن باقی بمانند و این موضوع به آنها کمک میکند تا در رقابت با برندهای دیگر برتری پیدا کنند. وقتی شرکتها در کار با فولاد درجهی خودرویی بهتر شوند، فقط دیگر در این بازار سخت نمیمانند، بلکه در عین حال در مواجهه با فشارهای رقیبانی که همواره سعی در کم کردن قیمت و ویژگیها دارند، موفق هم میشوند.
در مورد قطعات هواپیما، سیمهای آلومینیومی باید از نظر وزن، استحکام و دقت ساخت، مشخصات بسیار دقیقی را برآورده کنند. تحقق این شرایط نیازمند استفاده از فناوری برش پیشرفته و همچنین انجام بازرسیهای دقیق کیفی در تمام مراحل تولید است. اکثر افراد صنعتی میدانند که آلومینیوم درجه هواپیمایی باید دارای ناخالصی کمتر از ۰٫۴ درصد باشد، به همین دلیل اهمیت فرآوری صحیح این ماده بسیار زیاد است. روشهای جدید کار با این مواد به شرکتها مزیت رقابتی واقعی در بازار میدهد. وقتی تولیدکنندگان بتوانند به طور مداوم استانداردهای سختگیرانه را برآورده کنند، مشتریان به آنها در تولید قطعات هواپیما و فضاپیما که ایمنی در آنها امری حیاتی است، اعتماد بیشتری خواهند کرد.
سیستمهای کنترل هوشمند در حال تبدیل شدن به یک ضرورت برای تولیدکنندگان در صنعت الکترونیک هستند که به دنبال افزایش نتایج تولیدی خود هستند. برای اینکه این سیستمها به خوبی کار کنند، باید با فرآیندهای موجود در کارخانهها بدون ایجاد اختلال هماهنگ شوند. این موضوع با ارقام واقعی اثبات میشود: شرکتهایی که واقعاً سیستمهای کنترل هوشمند را اجرا میکنند، حدود 35٪ بهبود عملکرد را در زمینه تحویل محصولات گزارش میدهند. دلیل اصلی چیست؟ این سیستمها به اپراتورها این امکان را میدهند که نظارت دقیقتری بر تمام فعالیتهای اتفاقافتاده در کارخانه داشته باشند و توقفهای آزاردهنده بین دستههای تولیدی را کاهش دهند. موفقیت در این زمینه با گوش دادن واقعی به نیازهای روزمره کارکنان و مدیران آغاز میشود. وقتی شرکتها وقت میگذارند تا قبل از نصب، این نیازها را درک کنند، در نهایت به عملیات هوشمندانهتر و صرفهجویی در هزینههای طولانیمدت دست مییابند.
صعود نگهداری پیشبینانه مبتنی بر اینترنت اشیا (IoT) در حال تغییر نحوه برخورد ما با نگهداری ماشینهای برش در محیطهای تولید است. این سیستمها دادههای مختلف عملیاتی را از طریق سنسورها جمعآوری کرده و سپس آنها را تحلیل میکنند تا مشکلات را قبل از وقوع شناسایی کنند، به طوری که تکنسینها بتوانند قبل از وقوع خرابیهای احتمالی، اقدام به تعمیر کنند. بر اساس مطالعات صنعتی، واحدهایی که از این رویکرد استفاده میکنند حدود 40 درصد کاهش در توقفات غیرمنتظره را تجربه میکنند، که البته به معنای بهتر شدن اعداد خروجی در تمامی بخشهاست. برای تولیدکنندگانی که با برنامههای تولیدی فشرده سروکار دارند، سرمایهگذاری در فناوری IoT به روشهای متعددی بازگشت دارد. ماشینآلات روز به روز روانتر کار میکنند، سایش و فرسودگی کمتری در تجهیزات ایجاد میشود و عملیات کلی کارخانه بسیار قابل پیشبینیتر میگردد. بیشتر شرکتهای پیشرو اکنون این را به عنوان زیرساخت ضروری به جای یک مقوله هزینهای دیگر در صورت سود و زیان میبینند.
2024-12-26
2024-12-26
2024-12-26