1002، بناهای بینالمللی هوالن، شماره 1، خیابان گویان، سیامن، فوجیان، چین +86-592-5622236 [email protected] +8613328323529
حفظ کردن تنش یکنواخت در تمام مراحل کار با سیمپیچها، از بروز انواع مشکلات مربوط به مواد در مراحل بعدی جلوگیری میکند. اگر در حین فرآیند تنش به درستی کنترل نشود، شاهد مشکلاتی مانند ایجاد الگوهای موجی در ورقها، بخشهای شل که ماده به اندازه کافی کشیده نشده باشد یا خطوط کشیدگی ناخوشایندی که روی سطح تمامشده ایجاد شدهاند، خواهیم بود. در اینجا است که دستگاههای پیچش مجدد (ریکویلر) وارد عمل میشوند. این ماشینها دقیقاً کاری را که نامشان نشان میدهد انجام میدهند و در حین پیچیدن مجدد سیمپیچها به روی بوبین، به طور مداوم تنش را تنظیم میکنند. نتیجه چیست؟ سیمپیچهایی با فشردگی یکنواخت از لبه تا لبه. مدیریت مناسب تنش به معنای تولید محصولات با کیفیتتر و همچنین کاهش قابل توجهی در میزان ضایعاتی است که در نهایت به محلهای دفع زباله ختم میشود. برخی از آزمایشهای انجام شده در خط تولید نشان میدهند که زمانی که کارگران تنش را به درستی تنظیم کنند، سرعت تولید میتواند تا حدود 30 درصد افزایش یابد، در حالی که میزان ضایعات تا حدود 15 درصد کاهش مییابد. برای تولیدکنندگانی که با حاشیه سود باریکی کار میکنند، چنین بهبودهایی به صرفهجویی واقعی در سود نهایی تبدیل میشوند.
هنگامی که دستگاههای بازکننده و پیچکننده با یکدیگر همکاری میکنند، جریان کار در طول تولید بهخوبی حفظ میشود. فرآیند به این صورت است: مواد از بازکننده کشیده میشوند، از خط برش عبور میکنند و سپس دستگاه پیچکننده گام برمیدارد تا برشها را بهدرستی و بدون توقف در میانه فرآیند، پیچیده کند. اینکه این دستگاهها بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند اهمیت دارد، چرا که منجر به برشهای تمیزتر از خط برش میشود و همه چیز را بهصورت هماهنگتری پیش میبرد. برخی مطالعات به افزایش حدود ۲۵ درصدی در خروجی اشاره کردهاند، زمانی که این سیستمها بهدرستی به یکدیگر متصل باشند. سود واقعی زمانی حاصل میشود که تمام قطعات سیستم دستگاههای کار با سیمپیچ، بهجای اینکه بهعنوان اجزای جداگانه با یکدیگر درگیر باشند، بهعنوان یک واحد عمل کنند. این هماهنگی منجر به صرفهجویی در منابع میشود و در عین حال اطمینان حاصل میکند که کارخانه در زمان کمتری محصولات بیشتری تولید کند.
در دنیای کار با سیمپیچها، لغزش لایهها و آسیب به لبهها همچنان مشکلاتی هستند که هزینههای واقعی را برای تولیدکنندگان به همراه دارند. لغزش زمانی اتفاق میافتد که لایهها به جای اینکه بهصورت مرتب روی هم قرار بگیرند بهصورت جانبی کنده شوند و آسیب لبه نیز دقیقاً همان چیزی است که به نظر میرسد: پارگیها و خراشهایی که در لبههای ظریف سیمپیچ ایجاد میشود. بیشتر این مشکلات به دلیل کشش نامناسب در طول فرآیند یا اشتباهات ساده در هنگام دستزنی به سیمپیچها رخ میدهد. در اینجا است که دستگاههای بازپیچکننده با کیفیت خوب وارد میدان میشوند. این ماشینها فشار یکنواختی را در تمام سطح اعمال میکنند و در عین حال همه چیز را در حین پیچش بهخوبی تراز نگه میدارند. به عنوان مثال، دیسکهای جداکننده را در نظر بگیرید؛ بسیاری از دستگاههای بازپیچکننده مدرن امروزی از این قطعات پیشرفته بهره میبرند که خطر لغزش لایهها را بهطور چشمگیری کاهش میدهند. بخش فلزکاری این موضوع را خوب میشناسد، چرا که روشهای نامناسب مدیریت سیمپیچ در این صنعت منجر به خساراتی به ارزش بیش از پنجاه هزار دلار در هر بار اتفاق افتادن شده است. تولیدکنندگان باهوش در سیستمهای مناسب بازپیچیدن سرمایهگذاری میکنند نه تنها به این دلیل که از نظر اقتصادی معقول است، بلکه به این خاطر هم که هیچکس نمیخواهد سیمپیچهای آسیبدیده روند تولیدشان را خراب کنند.
ترمزهای جانبی در نحوه عملکرد دستگاههای پیچاننده تفاوت ایجاد میکنند زیرا حرکت سیمپیچها را کنترل میکنند و تمام بخشهای مختلف فرآیند را پشتیبانی میکنند. وقتی این دستگاهها موجب ثبات و همراستایی مناسب میشوند، احتمال بسیار کمتری برای لغزش در حین انجام کارهای دستکاری سیمپیچ وجود دارد. جنبه ایمنی نیز بسیار مهم است، چرا که این ترمزها از حرکات غیرمنتظرهای که میتوانند سبب حوادث در کارخانه شوند، جلوگیری میکنند. دادههای صنعتی نشان از بهبودهای واقعی در شرکتهایی میدهد که ترمزهای جانبی را در سیستمهای پیچاننده خود ادغام کردهاند. ما شاهد بودهایم که کارخانهها با تنظیم دقیق زمان بین عملکرد ترمزها و دستگاه پیچاننده، میزان توقفهای غیر برنامهریزی شده را بهطور قابل توجهی کاهش دادهاند. این روش باعث استفاده بهینه از منابع میشود و به دلیل این بهبودهای مکانیکی، افزایش تولید را به دنبال دارد.
تیمهای بالابرنده سیمپیچ با ماشینهای پیچاننده همکاری میکنند تا مواد را بهطور دقیق در محل مناسب قرار دهند که این امر باعث اجرای روانتر کل فرآیند میشود. وقتی این ماشینها سیمپیچها را به موقعیت مناسب میچرخانند، کارگران نیازی ندارند آنها را بهصورت دستی بلند یا جابجا کنند و این موضوع باعث کاهش آسیبهای ناشی از فشار تکراری میشود. کارخانههایی که بالابرنده سیمپیچ را اضافه کردهاند، گزارشهای بهتری از ایمنی و زمانهای تولید سریعتر را منتشر کردهاند. برخی از مدیران کارخانهها افزایش بهرهوری را پس از نصب این سیستمها تجربه کردهاند زیرا مواد بدون نیاز به توقفهای متعدد برای تنظیمات دستی، بین ایستگاهها جریان مییابند. سود واقعی از آنچه در کف کارخانه اتفاق میافتد ناشی میشود، جایی که تعداد کمتری از کارگران دچار آسیب میشوند و خطوط تولید بدون وقفه کار خود را ادامه میدهند.
اینکه سیستمهای بازپیچکننده به درستی با ماشینهای برش فلز ورق کار کنند، نقش بسیار مهمی در روان بودن خطوط تولید دارد. وقتی این سیستمها به خوبی با یکدیگر ارتباط داشته باشند، انتقال از مرحله برش به مرحله پیچیدن بدون مشکل انجام میشود، که این امر باعث کاهش وقفههای ناگهانی و مشکلات ترازبندی میشود و سرعت کار افزایش پیدا میکند. بزرگترین مشکلات زمانی اتفاق میافتد که سرعتها با هم هماهنگ نباشند یا زمانبندی در جایی از خط بهم بخورد. بیشتر کارخانهها این مشکل را با تنظیمات دقیق و پیکربندی مناسب نرمافزاری حل میکنند. دادههای واقعی نشان میدهند که کارگاههایی که این سیستمها را به خوبی با یکدیگر همگام کردهاند، نتایج بهتری در تمامی موارد به دست میآورند. به عنوان مثال برخی از کارخانههایی که اخیراً با آنها کار کردهایم، پس از اینکه سیستم بازپیچکننده و ماشین برش به خوبی با یکدیگر همکاری کردند، تولید آنها حدود 15 درصد افزایش یافت. همچنین مقدار ضایعات کمتری داشتند. این نوع بهبود عملکرد دلیل این است که هماهنگی هوشمندانه در سیستمها همچنان در پیکربندیهای تولید امروزی بسیار حیاتی است.
ضخامت و عرض متریال نقشهای مهمی در انتخاب و بهرهبرداری از یک سیستم بازپیچنده (ریکویلر) ایفا میکنند. هنگام کار با مشخصات ابعادی مختلف، فرآیند بازپیچنده بهطور متناسب تغییر میکند و اغلب تعیین میکند چه نوع تجهیزاتی برای خواص خاص هر کویل بهترین عملکرد را دارد. مواد ضخیمتر و پهنتر عموماً ماشینآلات قویتری را میطلبد، مانند بازپیچندههای هیدرولیکی، تا از تابیدگی مواد در طول مراحل تولید جلوگیری شود. تطبیق صحیح بین مشخصات متریال و قابلیتهای بازپیچنده تفاوت بزرگی در بهرهوری خط تولید ایجاد میکند. تولیدکنندگانی که وقت میگذارند تا نیازهای واقعی خود در دستکاری کویل را ارزیابی کنند، اغلب نتایج بهتری از عملیات بازپیچنده خود کسب میکنند و همزمان شرایط ایمنی بهتری را در سراسر خط تولید حفظ میکنند.
دانستن اینکه سیستمهای تنش هیدرولیکی و مکانیکی در راکویلرها چگونه کار میکنند، تفاوت واقعی در عملیات روزانه ایجاد میکند. سیستمهای هیدرولیکی کنترل بهتری روی سطح تنش فراهم میکنند، بنابراین در کار با مواد ضخیمتر و در سرعتهای بالا بسیار مناسب هستند. اما نکتهای وجود دارد. این سیستمها معمولاً هزینه اولیه بیشتری دارند و نسبت به گزینههای مکانیکی نیاز به بازرسیهای منظم و نگهداری بیشتری دارند. سیستمهای مکانیکی مواد با ضخامت کمتر را به خوبی پردازش میکنند و این نوسانهای فشاری که میتواند موجب اختلال در تولید شود را ندارند. ما شاهد بودیم که چندین تولیدکننده با انتخاب صحیح سیستم تنش متناسب با نوع محصول تولیدی خود، توقفهای ماشین را به میزان قابل توجهی کاهش دادند. برخی از کارخانهها حتی در میانه پروژهها تصمیم به تغییر سیستم گرفتند، چون متوجه شدند که انتخاب اولیهشان با نیازهای مادهای تطبیق ندارد.
در صورتی که بخواهیم مسائل را به گونهای کارآمد پیش ببریم و از هدر رفتن مواد یا ایجاد تاخیرهای اضافی جلوگیری کنیم، تنظیم سرعت مناسب برای دستگاه باز کننده (recoiler) نسبت به نیاز واقعی خط تولید امری بسیار مهم است. در صورت عدم تطابق سرعتها، مشکلات به سرعت ظاهر میشوند. گلوگاهها ایجاد میشوند و این یعنی هدررفتن بیشتر مواد و نیز ایستاده بودن ماشینها در حالی که منتظر انجام کاری هستند. برخی از تحقیقات نشان میدهند که حتی زمانی که سرعت دستگاه باز کننده تنها 10 درصد از سرعت ایدهآل منحرف شود، مشکلات بزرگی در خط تولید ایجاد میشود که در نهایت سود شما را کاهش میدهند. هماهنگ نگه داشتن سرعت تمام تجهیزات به گونهای که با یکدیگر سازگار باشند، باعث بهتر شدن جریان کار در کارخانه میشود، به طوری که محصولات سریعتر تولید شوند و زمانهای توقف غیرضروری کاهش یابد.
تنش ناهموار در ماشینهای پیچکننده یک مشکل رایج برای تولیدکنندگان است که بهطور جدی کیفیت خروجی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. در بیشتر موارد، مشکلات ناشی از تنظیمات نادرست تنش، بلند شدن سیمپیچ از مسیر، یا تجمع گرد و غبار در مکانیسمهای تنش است. اگر این مشکلات بدون کنترل باقی بمانند، انواع مشکلاتی مانند تابیدگی مواد یا ایجاد چینهای ناخوشایند در حین عملیات پیچش را به دنبال دارد. اینگونه است که بیشتر تکنسینهای با تجربه با این مشکلات برخورد میکنند: ابتدا تجهیزات را خاموش کنید و اجزای ایجادکننده تنش را از نظر وجود گرد و غبار یا کثیفی که نیاز به تمیز کردن دارد، بهدقت بازرسی کنید. سپس مطمئن شوید که همه برشهای ایجاد شده روی سیمپیچ دارای تنظیمات تنش یکسانی هستند. فراموش نکنید که بهطور دورهای خود هسته سیمپیچ را نیز بررسی کنید تا اطمینان حاصل کنید طی فرآیند کار بهدرستی در جای خود محکم باقی میماند. قدما در این صنعت این موضوعات را بهخوبی میشناسند. بهعنوان مثال، جان دامک از شرکت Roll Former LLC که سالهاست میگوید رعایت برنامههای نگهداری دورهای میتواند این نوع مشکلات را از بروز بیشتر جلوگیری کند.
تنظیم صحیح ترازبندی بین مسیرهای پیچاننده و بازکننده، تفاوت اساسی در عملیات دستکاری فلز ایجاد میکند. وقتی چیزها به درستی تراز نیستند، مشکلات به سرعت پیش میآیند - محصولات آسیب دیده، کاهش سرعت تولید و کلی هدررفت. این را از کسی بپرسید که قبلاً شاهد این اتفاق بوده است: اگر بازکننده به درستی با بقیه خط تولید تراز نباشد، مواد شروع به نوسان به جلو و عقب میکنند. این موضوع باعث ایجاد چین و یا حتی تغییر شکل واقعی میشود که کل سفارشات را از بین میبرد. اینطوری میتوانید کار را راهاندازی کنید: ابتدا از راهنماهای ورودی استفاده کنید تا همه چیز در ابتدا به درستی در جای خود قرار گیرد. حداقل چهار تا شش فوت فاصله بین دستگاهها را حفظ کنید تا کویلهای فلزی بتوانند به طور طبیعی در مرکز قرار بگیرند و با یکدیگر مقاومت نکنند. همچنین فراموش نکنید تمام تجهیزات را به خوبی ببندید، چون هیچ چیز توقف تولید را سریعتر از جابهجایی غیرمنتظره یک دستگاه در حین عملیات انجام نمیدهد. این مراحل ساده در بلندمدت باعث صرفهجویی در هزینه میشوند، چرا که عملیات را بدون وقفه نگه میدارند و از هدررفت مواد و توقفهای گرانقیمت جلوگیری میکنند.
کیفیت سطوح تولید شده در حین پیچیدن مجدد به شدت به چیزهایی مانند نحوه تنظیم دستگاه پیچیدن و نوع محیطی که فرآیند در آن انجام میشود، بستگی دارد. وقتی این جنبهها به درستی مدیریت نشوند، ما با علائم خراش یا نقاط ناهموار در سراسر محصولات نهایی مواجه میشویم. حفظ ظاهر خوب این سطوح به کار نگهداری منظم نیاز دارد، به ویژه تمیز کردن سیستمهای کشش، همراه با اطمینان از اینکه تنظیمات کشش با نیازهای واقعی سیمپیچها مطابقت دارد. دادههای صنعتی به چیزی بسیار ساده اشاره میکنند، در واقع کیفیت سطح به این بستگی دارد که مشتریان از خرید خود رضایت داشته باشند یا نه و اینکه در کل چقدر تقاضا برای محصولات وجود دارد. به عنوان مثال در تولید قطعات خودرو، محصولاتی که ظاهری صاف و حرفهای دارند در بازارهایی که ظاهر در آنها اهمیت زیادی دارد، فروش بهتری دارند. محصولاتی با ظاهر بهتر به مشتریان خوشحالتر و در نهایت به ایجاد شناخت قویتر از برندهای مرتبط کمک میکنند.
اخبار داغ2024-12-26
2024-12-26
2024-12-26